• شعر کودکانه موشی موشی

    آی گربه ناقلا ای گربه ی خوش صدا بیا پاور چین بیا به این سوراخ نگا كن بگرد یه موش پیدا كن اون موشه رو تو بردار سر به سر موش بذار ببین موشه چه نازه! دمش چقد درازه! چه دندونایی داره! عجب چشایی داره! اما چرا ترسیده؟ معلومه، گربه دیده یه گربه چاقالو با بدن پشمالو با اون چشای ریزش با دندونای تیزش موشه رو گیر آورده انگار اسیر آورده موش اسیر ...

    جزئیات بیشتر / دانلود تاریخ ارسال : ۱۵ مهر ۱۳۹۴  

  • در تمام روزهای عاشقی که گذشت

    حتی یک لحظه از آن روزها نیز از یادم نرفت با اینکه قلبم بارها شکست اما دلم باز هم به پای تو نشست به هیچکسی دل نبست می دانی چرا؟ با خودش عهد بست ، که این عشق اول و آخر است ، همین و بس! روزهای شیرین زندگی ام با تو آرامش ، این تنها چیزیست که خواسته ام از تو صداقت ، این تنها کلامیست که انتظار دارم از تو حرف از وفاداری نمیزنم ، در عشق بی ...

    جزئیات بیشتر / دانلود تاریخ ارسال : ۱۵ مهر ۱۳۹۴  

  • آه ای ابر بهاری مویه کن

    روح تبدار مرا پاشویه کن زود باش این گران باری که بر دل می برم هم تو می دانی چه مشکل می بریم هستی ام در پای آن سرمست رفت آه ای یاران دلم از دست رفت انتهای هرچه رسوایی منم اره منم عاشق شب های تنهایی منم بارهابا لاله صحبت کرده ام بارها با ماه خلوت کرده ام فکر من از آسمان آبی تر است روح من با عشق عنابی تر است من سر هر کوچه یاهو میزدم پیش ...

    جزئیات بیشتر / دانلود تاریخ ارسال : ۱۵ مهر ۱۳۹۴  

  • چگونه از تو بگویم برای این همه کور؟!

    چقدر این همه دیدن برای من سخت است خیلی خرابه ی دل من را کسی نخواهد ساخت نمی شود که بر خرابه ی دل خانه ساختن سخت است به هیچ قانعم از مهر دوستان هرچند به هیچ این همه سرمایه باختن سخت است نقابدار خودی را چگونه بشناسم در این زمانه که خود را شناختن سخت است قبول کن دل بیچاره ام ، که می گوید که پشت پا به زمین و زمان زدن سخت است برای پیچک ...

    جزئیات بیشتر / دانلود تاریخ ارسال : ۱۵ مهر ۱۳۹۴  

  • ببین تمام من شدی …

    ببین تمام من شدی اوج صدای من شدی خودم شدی بت منی شكستمت وقتی خدای من شدی جونم شدی ببین به یك نگاه تو تمام من خراب شد چه كردی با سراب من كه قطره قطره آب شد به ماه بوسه می زنم به كوه تكیه می كنم به من نگاه كن ببین به عشق تو چه می كنم منو به دست من بكش به نام من گناه كن اگر من اشتباهتم همیشه اشتباه كن نگو به من گناه تو به پای من حساب ...

    جزئیات بیشتر / دانلود تاریخ ارسال : ۱۵ مهر ۱۳۹۴  

  • برخیز و بیا بُتا برای دل ما

    حلّ کن به جمال خویش مشکل ما را یک کوزه شراب تا به هم نوش کنیم همه را زان پیش که کوزه ها کنند از گِل ما را چون عهد نمی شود کسی فردا را حالی خوش کن تو این دل شیدا را می نوش بماهتاب ای ماه که ماه بسیار بتابد و نیابد ما را هرچند که رنگ و بوی زیباست مرا چون لاله رخ و چو سرو بالاست مرا معلوم نشد که در طربخانه ی خاک نقاش ازل بهر چه آراست ...

    جزئیات بیشتر / دانلود تاریخ ارسال : ۱۵ مهر ۱۳۹۴  

  • یکی دیوانه ای آتش برافروخت

    در آن هنگامه جان خویش سوخته ی خورا. همه خاکسترش را باد می برد در هوا را وجودش را جهان از یاد می برد. تو همچون آتش ای عشق جانسوز من آن دیوانه مرد آتش افروز. من آن دیوانه ی آتش پرستم در این آتش خوشم تا زنده هستم. بزن آتش به عود استخوانم که بوی عشق برخیزد ز جانم. خوشم با این چنین دیوانگی ها که می خندم به آن فرزانگی ها. به غیر از مردن و ...

    جزئیات بیشتر / دانلود تاریخ ارسال : ۱۵ مهر ۱۳۹۴  

  • زمین به گِرد سر آفتای می گردید!

    همان طلوع و غروب و همان خزان و بهار را همان هیاهو همیشگی را جاری به کوچه بازار همان تکاپو، آن گیرودار، آن تکرار همان زمانه که هرگز نخواست شاد مرا! نه مهر گفت و نه روز، که این رهگذر که بود و چه شد؟ نه هیچ دوست، که این همسفر چه گفت و چه خواست ندید، یک تن ازین همرهان و همسفران که این گسسته! غباری به چنگِ بادِ هواست! تو ای سپرده دلم را ...

    جزئیات بیشتر / دانلود تاریخ ارسال : ۱۵ مهر ۱۳۹۴  

  • شعری زیبا از ابوالقاسم حسینجانی

    جاده و اسب مهیا ست بیا تا برویم کربلا منتظر ماست بیا تا برویم ایستاده است به تفسیر قیامت زینب آن سوی واقعه پیداست بیا تا برویم خاک در خون خدا می‌شفکد می‌بالد آسمان غرق تماشاست بیا تا برویم تیغ در معرکه می‌افتد و برمی خیزد رقص شمشیر چه زیباست بیا تا برویم از سراشیبی تردید اگر برگردیم عرش زیر قدم ماست بیا تا برویم زره از موج ...

    جزئیات بیشتر / دانلود تاریخ ارسال : ۱۵ مهر ۱۳۹۴  

  • شعری از سیف فرقانی

    ای قوم در این عزا بگریید برکشته کربلا بگریید چه کنیم با این غم با این دل مرده خنده تا چند امروز در این عزا بگریید فرزند رسول را بکشتند از بهر خدای را بگریید از خون جگر سرشک سازید بهر دل مصطفی بگریید وز معدن به اشک چون در بر گوهر مرتضی بگریید با نعمت عافیت به صد چشم بر اهل چنین بلا بگریید ...

    جزئیات بیشتر / دانلود تاریخ ارسال : ۱۵ مهر ۱۳۹۴  

  • شعری از آقای حافظ شیرازی

    زان یار دلنوازم شکریست با شکایت گر نکته دان عشقی بشنو تو این حکایت بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردم یا رب مباد کس را مخدوم بی عنایت چه کنم با این همه دردم رندان تشنه لب را آبی نمی‌دهد کس گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کان جا سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت چشمت به غمزه ما را خون خورد و می‌پسندی ...

    جزئیات بیشتر / دانلود تاریخ ارسال : ۱۵ مهر ۱۳۹۴  

  • شعر ی از استاد شهریار بزرگ

    شیعیان دیگر هوای نینوا دارد حسین ای حسین جان روی دل با کاروان کربلا دارد حسین ای حسین جان از حریم کعبه ی جدّش به اشگی شُست دست مروه پُشت سر نهاد امّا صفا دارد حسین می برد در کربلا هفتاد و دو ذبح عظیم بیش از اینها حرمت کوی منا دارد حسین پیش رو راه دیار نیستی کافیش نیست اشک و آه عالمی هم در قفا دارد حسین بسکه محمل ها رود منزل به منزل ...

    جزئیات بیشتر / دانلود تاریخ ارسال : ۱۵ مهر ۱۳۹۴  

  • شعری از حیبب الله چایچیان

    امشـب شهـادت نـامه‌ی عشاق، امضا می‌شود ای خدا فردا ز خون عاشقان، ایــن دشـت دریا می‌شود ای خدا امشب کنار یـکـدگـــر،بنشــستــه آل مـصـطـفـی ای خدا فردا پریشان جمع‌شان، چون قلب زهرا می‌شود امشــب بــود برپــا اگــر، ایـن خـیمه‌ی ثـاراللهی فردا به دست دشمنــان، برکنده از جــا می‌شود امــشب صــدای خــواندن ...

    جزئیات بیشتر / دانلود تاریخ ارسال : ۱۵ مهر ۱۳۹۴  

  • شعری کوتاه از سنایی غزنوی

    سراسر جمله عالم پُر زنانند زنی چون فاطمه خیر النساء کو؟ آیا در این دنیا هست؟ سراسر جمله عالم پر شهید است شهیدی چون حسین کربلا کو؟ سراسر جمله عالم پر امام است امامی چون علی موسى الرضا کو؟ ...

    جزئیات بیشتر / دانلود تاریخ ارسال : ۱۵ مهر ۱۳۹۴  

  • شعری از مولانا بزرگ

    گفتا که کیست بر در؟ گفتم: کمین غلامت یعنی چه؟ گفتا: چه کار داری؟ گفتم: مها سلامت و سلامتی گفتا که: چند رانی؟ گفتم: که تا بخوانی گفتا که: چند جوشی؟ گفتم که: تا قیامت دعوی عشق کردم سوگندها بخوردم کز عشق یاوه کردم من ملکت و شهامت گفتا: برای دعوی قاضی گواه خواهد گفتم: گواه اشکم زردی رخ علامت گفتا: گواه جرحست تر دامنست چشمت گفتم: به فر ...

    جزئیات بیشتر / دانلود تاریخ ارسال : ۱۵ مهر ۱۳۹۴  

  • شعری از محتشم کاشانی

    باز این چه شورش است که در خلق عالمست باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتمست باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین این زمین چیست و عالم همه چیست بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است این صبح تیره باز دمید از کجا کزو کار جهان و خلق جهان جمله درهم است گویا طلوع می کند از مغرب آفتاب کاشوب در تمامی ذرات عالم است گرخوانمش قیامت دنیا بعید نیست این ...

    جزئیات بیشتر / دانلود تاریخ ارسال : ۱۵ مهر ۱۳۹۴  

  • بفهمی زندگی بی عشق نازیباست

    دعایت می کنم با این نگاه خسته، گاهی مهربان باشی به لبخندی تبسم را به لب های عزیزی هدیه فرمایی بیابی کهکشانی را درون آسمان تیره شب ها بخوانی نغمه ای با مهر آغاز میشود دعایت می کنم، در آسمان سینه ات ای نازنین خورشید مهری رخ بتاباند دعایت می کنم، روزی زلال قطره اشکی بیاید راه چشمت را سلامی از لبان بسته ات، جاری شود با مهر دعایت می ...

    جزئیات بیشتر / دانلود تاریخ ارسال : ۱۵ مهر ۱۳۹۴  

  • دعایت می کنم، روزی بفهمی

    گرچه دوری از خدا، اما خدایت با تو نزدیک است دعایت می کنم، روزی دلت بی کینه باشد، بی حسد با عشق، بدانی جای او در سینه های پاک ما پیداست شبانگاهی، تو هم با عشق با نجوا بخوانی خالق خود را اذان صبحگاهی، سینه ات را پر کند از نور ببوسی سجده گاه خالق خود را دعایت می کنم، روزی خودت را گم کنی پیدا شوی در او دو دست خالیت را پرکنی از حاجت و با ...

    جزئیات بیشتر / دانلود تاریخ ارسال : ۱۵ مهر ۱۳۹۴