• شعر بوی پیاز داغ و اسکادا

    شوهر من که از اسلام چهار زن صیغه ایش را می داند و از یهود پهلوی چپ مرد را و از مسیح بکارت عذرا را برای همه زن های همسایه و دوستان دوره دبستانم و همه همکاران اداره ام تره خرد می کند سفره می اندازد و از زیبایی نگاه و ســیـنه هایشان سخن می گوید ! و هر بار که ته مانده سفره را در سر من می تکاند می گوید آری همه می گویند – باید امسال بهار ...

    جزئیات بیشتر / دانلود تاریخ ارسال : ۱۵ مهر ۱۳۹۴  

  • شعر زیبای تقصیر تو نیست

    هرچه هست زیر سر پاییز است که به نسیمی عقل را می رباید تا دل بی اگر و امایی تنگ توشود. آ. کلوناریس، شاعر یونانی این شعر زیبا را سروده است ...

    جزئیات بیشتر / دانلود تاریخ ارسال : ۱۵ مهر ۱۳۹۴  

  • شعر جالب برای آخرین بار

    مادرم برای آخرین بار به صورت مرده‌ی پدرم نگاهی انداخت و بدون اشک، بدون لبخند اما مودبانه گفت: شب به خیر ویلی، فردا می‌بینم‌ات. الیس واکر این شعر را سروده است ترجمه‌ی سینا كمال آبادی   ...

    جزئیات بیشتر / دانلود تاریخ ارسال : ۱۵ مهر ۱۳۹۴  

  • شعر زیبای بعضی انسانها

    بعضی انسان ها به عده ی دیگر از انسان ها انسان های دیگری را یادآور می شوند آنها که به یاد آورده اند، غمگین اند آنها که یادآور شده اند، بی خبر.. آنهایی هم که در یاد آمده اند به احتمال زیاد در شهری دور هیچ چیز را به یاد نمی آورند یاشار کمال این شعر را سروده است ترجمه‌ی سیامک تقی زاده ...

    جزئیات بیشتر / دانلود تاریخ ارسال : ۱۵ مهر ۱۳۹۴  

  • شعر جالب به پیری خو می‌گیرم

    به دشوارترین هنر دنیا، کوبه ای به در برای آخرین بار و جدایی بی انتها. ساعت‌ها می‌گذرند، می گذرند،می گذرند… می خواهم بیشتر بفهمم حتی به قیمت ایمانم. خواستم چیزی برایت بگویم نتوانستم. دنیا مزه سیگار ناشتا دارد مرگ پیش از همه چیز تنهایی اش را برایم فرستاده. حسرت می برم به آنان که حتی نمی دانند دارند پیر می شوند بس که سرشان ...

    جزئیات بیشتر / دانلود تاریخ ارسال : ۱۵ مهر ۱۳۹۴  

  • شعر دیوانه‌وار پشت سرش دویدم

    از پله‌های پایین رفتم فریاد زدم : " شوخی بود ، باور کن" از پیش من نرو ! لبخندی ترسناک چهره‌اش را پوشاند به سردی گفت : " در باد نایست ، سرما می‌خوری." ‍‍‍‍‍‍ آنا آخماتوآ این شعر را سروده است ترجمه‌ی احمد پوری   ...

    جزئیات بیشتر / دانلود تاریخ ارسال : ۱۵ مهر ۱۳۹۴  

  • شعر می‌خواهم با تو بخوابم

    پهلو به پهلو موهایمان پیچیده در هم و دهان‌ات بالش‌ام باشد می‌خواهم با تو بخوابم پشت به پشت بدون نفسی که جدایمان کند بدون کلمه ای که پریشان‌مان کند بدون چشم‌هایی که دروغ بگویند عریان می‌خواهم با تو بخوابم سینه به سینه مشتاق و عرق ریزان و می‌خواهم بدرخشد تنم از هزاران لرزه و از پا بیافتم در نشئگی رخوتی دیوانه و ...

    جزئیات بیشتر / دانلود تاریخ ارسال : ۱۵ مهر ۱۳۹۴  

  • شعر زیبا از هلنا کورده‌رو

    خیلی‌ها خود را برای جنگ آماده می کنند. لازم است. دیگران خود را برای جهان آماده می‌کنند، ضروری است. بعضی‌ها خودشان را برای مرگ آماده می‌کنند طبیعی است. تو خودت را برای عشق آماده می‌کنی و چقدر بی‌دفاعی در برابر جنگ، در برابر جهان، در برابر مرگ. و دربرابر همه ی مردم   ...

    جزئیات بیشتر / دانلود تاریخ ارسال : ۱۵ مهر ۱۳۹۴  

  • شعر زیبای از قطب‌های مخالف باد می‌آید

    زن در حال‌وهوایی جدی سِیر می‌کند مرد در ابرها گام برمی‌دارد   زن خودش را آماده می‌کند موهایش را باز می‌کند   چشم‌هایش را آراسته می‌کند لب‌خند می‌زند   خورشید دندان‌هایش را گرم می‌کند نوکِ زبانش مرطوبشان می‌کند   مرد غبارِ لباسش را می‌تکاند کراواتش را سفت می‌کند   سیگار ...

    جزئیات بیشتر / دانلود تاریخ ارسال : ۱۵ مهر ۱۳۹۴  

  • شعری زیبا از آنا آخماتووا

    چگونه فراموش کنم که جوانی من چطور سرد و خاموش گذشت؟ چگونه زندگی روزمره جای همه چیز را گرفت . و عمرم مثل دعای یکشنبه ی کلیسا، یکنواخت و خسته کننده سپری شد؟ چه راهها دوشادوش آنکس رفتم که اصلا دوستش نداشتم ، و چه بارها دلم هوای آنکس کرد که دوستش داشتم. حالا دیگر راز فراموشکاری را از همه ی فراموشکاران بهتر آموخته ام . دیگر به گذشت زمان ...

    جزئیات بیشتر / دانلود تاریخ ارسال : ۱۵ مهر ۱۳۹۴  

  • شعر زیبا از دریتا کُمو

    تنهایی تلفنی‌ست که زنگ می‌زند مُدام صدای غریبه‌ای‌ست که سراغِ دیگری را می‌گیرد از من یک‌شنبه‌ی سوت‌وکوری‌ست که آسمانِ ابری‌اش ذرّه‌ای آفتاب ندارد حرف‌های بی‌ربطی‌ست که سر می‌بَرَد حوصله‌ام را   تنهایی زل‌زدن از پشتِ شیشه‌ای‌ست که به شب می‌رسد فکرکردن به خیابانی‌ست که ...

    جزئیات بیشتر / دانلود تاریخ ارسال : ۱۵ مهر ۱۳۹۴  

  • شعر زیبایی از سعاد الصباح

    من هم می‌توانستم مثل تمام زنان آینه‌بازی کنم می‌توانستم قهوه‌ام را در گرمای تخت‌خوابم جرعه‌جرعه بنوشم و وراجی‌هایم را از پشت تلفن پی بگیرم بی آنکه از روزها و ساعت‌ها خبری داشته باشم. می توانستم آرایش کنم سرمه بکشم دل‌ربایی کنم و زیر آفتاب برنزه شوم و روی امواج مثل پری دریایی برقصم می‌توانستم خود را به شکل ...

    جزئیات بیشتر / دانلود تاریخ ارسال : ۱۵ مهر ۱۳۹۴  

  • شعر کوتاهی از ولادیمیر مایاكوفسكی

    غمگینم چونان پیرزنی که آخرین سربازی که از جنگ برمی‌گردد پسرش نیست. ولادیمیر مایاكوفسكی این شعر را سروده است. ...

    جزئیات بیشتر / دانلود تاریخ ارسال : ۱۵ مهر ۱۳۹۴  

  • شعر زیبا از کنستانتین کاوافی

    بی هیچ ملاحظه ای، هیچ تاسفی، هیچ شرمی، دیوارهایی به دورم ساخته اند، ضخیم و بلند. و اکنون با حسی از نومیدی در اینجا می نشینم. نمی توانم به چیزی دیگر فکر کنم: این سرنوشت ذهنم را تحلیل می برد – که من بیرون، چه اندازه کار داشتم. وقتی این دیوارها را می ساختند، چگونه ممکن بود متوجه نشوم! اما هیچوقت از آنانی که می ساختند، حتی صدایی ...

    جزئیات بیشتر / دانلود تاریخ ارسال : ۱۵ مهر ۱۳۹۴  

  • شعر زیبای تهدید میکنید ما را

    تصمیم ما بر این ست کز زندگانی بد بیشتر از مرگ بترسیم نظر به اینکه گرسنه خواهیم ماند اگر زین بیش تحمل کنیم تا که باز غارت کنید ما را مصممیم که زین پس از نان شب که فاقد آنیم کسی نیست ما را جدا نماید جز شیشه های ویترین نظر به اینکه با تفنگ و توپ تهدید میکنید ما را تصمیم ما بر اینست کز زندگانی بد بیشتر از مرگ بترسیم اری بیشتر از ...

    جزئیات بیشتر / دانلود تاریخ ارسال : ۱۵ مهر ۱۳۹۴  

  • شعر جالب خانه های بسیار

    در هر کجا به پاست ولی ما بامی بر سر نداریم تصمیم ما بر این ست که در این خانه ها بخوابیم زیرا که دیگر زاغه هامان خوش نمیاید نظر به اینکه با تفنگ و توپ تهدید میکنید ما را تصمیم ما بر این ست کز زندگانی بد بیشتر از مرگ بترسیم مرگ ترسناک است ...

    جزئیات بیشتر / دانلود تاریخ ارسال : ۱۵ مهر ۱۳۹۴  

  • شعر زیبای ذغال ها به خروار

    در انبارهایتان پر است ما بی ذغال از سردی زمستان میلرزیم تصمیم ما بر اینست که آن ذغال ها را در اختیار گیریم نظر به اینکه با توپ و تفنگ تهدید میکنید ما را تصمیم ما بر این ست کز زندگانی بد بیشتر از مرگ بترسیم باز هم مرگ مرگ مرگ ...

    جزئیات بیشتر / دانلود تاریخ ارسال : ۱۵ مهر ۱۳۹۴  

  • شعر پر معنای موفق نمیشوید

    نظر به اینکه موفق نمیشوید ما را دستمزدی کافی دهید خود کارگاه ها را در اختیار خواهیم گرفت نظر به اینکه بدون شما ما را نان کافی خواهد بودَ نظر به اینکه با توپ و تفنگ تهدید میکنید مَا را تصمیم ما بر اینست کز زندگانی بد بیشتر از مرگ بترسیم همچنان مرگ است ...

    جزئیات بیشتر / دانلود تاریخ ارسال : ۱۵ مهر ۱۳۹۴