• شعر «من های متناقض»

    زبان پارسی برخلاف وجود شاعرانی توانمند وپایبند به رفتارهای شاعرانه هنوز نتوانسته است شعر ایده آل وبی نقصی را در دوران معاصر تولید كند. سرچشمه این مشكلات را باید در خود زبان فارسی جست وجو كرد كه قابلیت دینامیكی خود را ارائه نكرده است جالب بود. خیل عظیمی از شاعران پیر و جوانی كه به ادبیات مدرن گرویده اند، بعضا دچار نگاهی هیجانی و ...

    جزئیات بیشتر / دانلود تاریخ ارسال : ۱۵ مهر ۱۳۹۴  

  • اینترنت جلوتر از کتاب‌های چاپی

    منصور واعظی در این مراسم رونمایی که با حضور رییس کمیسیون فرهنگی مجلس برگزار شد، گفت: یکی از اتفاقات ارزشمند چند سال اخیر، از بین رفتن این توهم بوده که مردم ایران اهل مطالعه نیستند. این اتهام به مرور برطرف شده و امروز کمتر کسی از آن صحبت می‌کند. گزیده ای از اظهارات این مسئول فرهنگی را در ادامه می خوانید خیلی جالب است: – طبق ...

    جزئیات بیشتر / دانلود تاریخ ارسال : ۱۵ مهر ۱۳۹۴  

  • داستان«اورلیا» اثر شاعر فرانسوی

    هدایت بر همه چیز من تاثیر گذاشته است. از نگاه انتقادی به جهان و انسان گرفته تا به هنر و ادبیات. از تشخیص سره از ناسره تا شناخت رجاله های عالم فرهنگ و هنر. اما بیش از این نیز بوده است. شاید بخشی از نگاه من به ادبیات معاصر جهان به خصوص فرانسه از طریق او شکل گرفت. نباید از کلمه شاید استفاده می کردم. باید می گفتم قطعا این گونه بوده. من به ...

    جزئیات بیشتر / دانلود تاریخ ارسال : ۱۵ مهر ۱۳۹۴  

  • پریشادخت شعر معاصر را بشناسید

    وقتی «پابلو نرودا» بعد از تبعیدی طولانی به کشورش برگشت، خیابان ها لبریز از مردمی شد که به استقبال شاعر محبوب شان رفته بودند و یک صدا او را به نام کوچکش می خواندند: «پابلو! پابلو! پابلو.»جالب است در میان شاعران محبوب ایرانی، کسی که همیشه او را به نام کوچکش یاد می کنند «فروغ» است؛ انگار از ته تغاری خانه حرف می زنند نه ...

    جزئیات بیشتر / دانلود تاریخ ارسال : ۱۵ مهر ۱۳۹۴  

  • بزرگ ترین نقطه عطف ایرانیان

    وقتی سخن از عید نوروز، سال نو، بهار و فصل تازه به میان می آید من به اعتبار دغدغه یی كه دارم، از میان متفكران و فلاسفه به یاد فیلسوف پیشاسقراطی هراكلیتوس می افتم كه اصل هستی و زندگی را در تحول، دگرگونی و نو شدن جست وجو می كرد و بر خلاف پارمیندس هستی را متوازن با دگرسانی می اندیشید و وجود را بر پایه حركت تبیین می كرد. آنچه از او باقی ...

    جزئیات بیشتر / دانلود تاریخ ارسال : ۱۵ مهر ۱۳۹۴  

  • پسری که خوبی این زن را فراموش نکرده بود! (داستان)

    پسری فقیر که از راه فروش لوازمش در محلات شهر، مخارج خرج تحصیل خود را بدست می آورد یک روز به شدت دچار تنگدستی شد. او فقط یک سکه ناقابل در جیب داشت. در حالی که گرسنگی سخت به او فشار میاورد، تصمیم گرفت از خانه ای تقاضای غذا کند. با این حال وقتی دختر جوانی در را به رویش گشود، دستپاچه شد و به جای غذا یک لیوان آب خواست. دختر جوان احساس کرد ...

    جزئیات بیشتر / دانلود تاریخ ارسال : ۱۵ مهر ۱۳۹۴  

  • فقط سه کلمه!!! (داستان آموزنده)

    بعد از گذشت ۱۱ سال زندگی مشترک زوجی صاحب فرزند پسری شدند. هر دو عاشق هم دیگر بودند و پسرشان را بسیار دوست داشتند. فرزندشان حدوداً دو سال داشت که روزی مرد بطری در باز یک دارو را در وسط آشپزخانه مشاهده کرد و چون برای رسیدن به محل کار دیرش شده بود به همسرش گفت که درب بطری را ببندد و آنرا در قفسه قرار دهد. مادر پر مشغله موضوع را به کل ...

    جزئیات بیشتر / دانلود تاریخ ارسال : ۱۵ مهر ۱۳۹۴  

  • گاهی برای یافتن گمشده تان سکوت کنید!!

    روزی کشاورزی متوجّه شد که ساعتش را در انبار علوفه گم کرده است. ساعتی که خیلی معمولی بود امّا برای کشاورز پر از خاطره و ارزشی عاطفی داشت. پس از آن که در میان علوفه بسیار جستجو کرد و آن را نیافت از گروهی کودکان که در بیرون انبار مشغول بازی بودند مدد خواست و وعده داد که هر کسی آن را پیدا کند جایزه ای دریافت نماید. کودکان به محض این که ...

    جزئیات بیشتر / دانلود تاریخ ارسال : ۱۵ مهر ۱۳۹۴  

  • میدونید چرا زن ها راحت به گریه می افتند؟!

    روزی پسرکی از مادرش که در حال گریه کردن بود پرسید: مادر چرا گریه می‌کنی؟ مادر او را در آغوش گرفت و گفت: نمی‌دانم عزیزم، نمی‌دانم! پسرک نزد پدرش رفت و گفت: چرا مامان همیشه گریه می‌کند؟ او چه می‌خواهد؟ پدرش تنها پاسخی که به ذهنش رسید این بود: همه‌ی زن‌ها گریه می‌کنند بی هیچ دلیلی! پسرک از اینکه زن‌ها خیلی راحت به ...

    جزئیات بیشتر / دانلود تاریخ ارسال : ۱۵ مهر ۱۳۹۴  

  • پدری که درآمدش فروش شبانه دخترش بود! (داستان)

    ﺩﺧﺘﺮﯼ ﺯﯾﺒﺎ ﺑﻮﺩ ﺍﺳﯿﺮ ﭘﺪﺭﯼ ﻋﯿﺎﺵ، ﮐﻪ ﺩﺭﺁﻣﺪﺵ ﻓﺮﻭﺵ ﺷﺒﺎﻧﻪ ﺩﺧﺘﺮﺵ ﺑﻮﺩ !ﺩﺧﺘﺮﮎ ﺭﻭﺯﯼ ﮔﺮﯾﺰﺍﻥ ﺍﺯ ﻣﻨﺰﻝ ﭘﺪﺭﯼ ﻧﺰﺩ ﺣﺎﮐﻢ ﭘﻨﺎﻩ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﻗﺼﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﺎﺯﮔﻮ ﮐﺮﺩ . ﺣﺎﮐﻢ ﺩﺧﺘﺮ ﺭﺍ ﻧﺰﺩ ﺯﺍﻫﺪ ﺷﻬﺮ ﺍﻣﺎﻧﺖ ﺳﭙﺮﺩ ﮐﻪ ﺩﺭ اﻣﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ ﺍﻣﺎ ﺟﻨﺎﺏ ﺯﺍﻫﺪ ﻫﻢ ﻫﻤﺎﻥ ﺷﺐ ﺍﻭﻝ ﺩﺧﺘﺮ ﺭﺍ ……… ...

    جزئیات بیشتر / دانلود تاریخ ارسال : ۱۵ مهر ۱۳۹۴  

  • یادت باشه شعارما : شهر ما خانه ی ما (شعر)

    شعر آقای رفتگر برای تمیزی شهر   من آقای رفتگرم زباله هارو می برم هرشب میام درِخونه ها سراغ اون زباله ها که ریخته توی کیسه ها کیسه هارو برمی دارم داخل ماشین میذارم اگه زباله جمع نشه باعث بیماری می شه یادت باشه شعارما: شهرما خانه ی ما ...

    جزئیات بیشتر / دانلود تاریخ ارسال : ۱۵ مهر ۱۳۹۴  

  • حکایت بسیار جالب و خواندنی موش

    موشی در خانه صاحب مزرعه تله موش دید به مرغ و گوسفند و گاو خبر داد … همه گفتند: تله موش مشکل توست، به ما ربطی ندارد. ماری در تله افتاد و زن مزرعه دار را گزید، از مرغ برایش سوپ درست کردند، گوسفند را برای عیادت کنندگان سربریدند، گاو را برای مراسم ترحیم کشتند و در این مدت موش از سوراخ دیوار نگاه می کرد و به مشکلی که به دیگران ربط ...

    جزئیات بیشتر / دانلود تاریخ ارسال : ۱۵ مهر ۱۳۹۴  

  • ابیات دلنشین مهدی اخوان ثالث برای بارش برف

    خوب یادم نیست تا كجاها رفته بودم؛ خوب یادم نیست این، كه فریادی شنیدم، یا هوس كردم، كه كنم رو باز پس، روباز پس كردم. پیش چشمم خفته اینك راه پیموده. پهندشت برف پوشی راه من بوده. گام های من بر آن نقش من افزوده. چند گامی بازگشتم؛ برف می بارید. باز می گشتم. برف می بارید. جای پاها تازه بود اما، برف می بارید. باز می گشتم، برف می بارید. جای ...

    جزئیات بیشتر / دانلود تاریخ ارسال : ۱۵ مهر ۱۳۹۴  

  • حکایت بسیار زیبا و پند آموز پیرمرد تهی دست

    پیر مرد تهی دست، زندگی را در نهایت فقر و تنگدستی می گذراند و با سائلی برای زن و فرزندانش قوت و غذائی ناچیز فراهم می کرد. از قضا یک روز که به آسیاب رفته بود، دهقان مقداری گندم در دامن لباس اش ریخت و پیرمرد گوشه های آن را به هم گره زد و در همان حالی که به خانه بر می گشت با پروردگار از مشکلات خود سخن می گفت و برای گشایش آنها فرج می طلبید ...

    جزئیات بیشتر / دانلود تاریخ ارسال : ۱۵ مهر ۱۳۹۴  

  • دلشوره‌ام گرفته مبادا تو با یکی !!!

    دلشوره‌ام گرفته مبادا تو با یکی . . . می‌میرم از تصور این‌که تو را یکی . . . هی فکر می‌کنم که تو داری چه می‌کنی ناخن درست می‌کنی و مو، برای کی ترجیح می‌دهم که نخوابم از این به بعد کابوس دیده‌ام که بله، بین ما یکی . . . وقتی که زنگ می‌زنی آشفته می‌شوم من را تو اشتباه گرفتی به جای کی دست خودم که نیست، عزیزم، خودت ...

    جزئیات بیشتر / دانلود تاریخ ارسال : ۱۵ مهر ۱۳۹۴  

  • عاقبت مردی که با زن شوهردار زنا کرده بود!

    با چند تا از رفیقام سوار تاکسی بودیم که راننده ی تاکسی برای اینکه ما رو نصیحت کنه که در این سنین جوانی مواظب خودتون باشید ، گفت : بیست سی سال قبل وقتی که 18 سالم بود ، توی محلمون یک زن خراب زندگی می کرد که شوهر هم داشت . یه بار وسوسه شدم که باهاش رابطه داشته باشم . خلاصه وقتی که شوهرش نبود رفتم خونش و مشغول شدیم . اواخر کار بود که در ...

    جزئیات بیشتر / دانلود تاریخ ارسال : ۱۵ مهر ۱۳۹۴  

  • ماجرای جالب و خواندنی زن لخت و مرد نابینا

    یه روز یه خانوم حاجی بازاری خونه ش رو مرتب کرده بود و دیگه می خواست بره حمام که ترگل ورگل بشه برای حاج آقاش. تازه لباس هاش رو در آورده بود و می خواست آب بریزه رو سرش که شنید زنگ در خونه رو می زنند. تند و سریع لباسش رو می پوشه و می ره دم در و می بینه که حاجی براش توسط یکی از شاگردهاش میوه فرستاده بوده.   دوباره میره تو حمام و روز از نو ...

    جزئیات بیشتر / دانلود تاریخ ارسال : ۱۵ مهر ۱۳۹۴  

  • شفاست دست تو بر گونه‌ های تب دارم

    چگونه این پریان را به دل نگه دارم نشسته دیو سیاهی میان افکارم نهیب می‎زندم چنگ‌های خونینش بیا که خون دلت را خودم خریدارم چقدر حفره‌ی خالی میان قلبم هست چقدر چشمه‌ی خشکیده در دلم دارم چقدر آب که رفتست و برنگشته به جوی به ماهیان غریب دلم بدهکارم! پر از صدای ترک خوردنم شبیه کویر اگرچه تشنه وابری ولی نمی‌بارم سکوت ...

    جزئیات بیشتر / دانلود تاریخ ارسال : ۱۵ مهر ۱۳۹۴